English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (4102 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
melodeon U ارگ پایی یا دستی نوعی نی کوچک
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
melodion U یکجور ارگ دستی یا پایی
rack control U نوعی کنترل پروازی غیر دستی
swagger stick U چوب دستی کوچک
handie talkie U فرستنده دستی کوچک
handy billy U پمپ دستی کوچک
handie talkie U رادیوی کوچک دستی ترانزیستوری
serinette U ارغنوان کوچک دستی که برای سروداموزی به پرندگان بکار میرود
stereoplanigraph U نوعی دستگاه تهیه نقشه بطریقه برجسته بینی باطریقه دستی و رسم با مدادالکترونیکی
chihuahuas U نوعی سگ کوچک.
feist U نوعی سگ کوچک
chihuahua U نوعی سگ کوچک.
cupcake U نوعی کیک کوچک
ladyfinger U نوعی موز کوچک
sandpiper U نوعی مارماهی کوچک
bobsled U نوعی سورتمه کوچک
hariequin U نوعی سگ کوچک خالدار
buttercups U نوعی شیرینی کوچک
buttercup U نوعی شیرینی کوچک
bobsleds U نوعی سورتمه کوچک
sidewinder U نوعی مار زنگی کوچک
blimp U نوعی بالون هوایی کوچک
kart U نوعی اتومبیل کوچک مسابقه
leghorn U نوعی مرغ وخروس کوچک
mouses U وسیله ورودی کوچک دستی که روی سطح صاف حرکت میکند تا محل نشانه گر در صفحه را مشخص کند
mouse U وسیله ورودی کوچک دستی که روی سطح صاف حرکت میکند تا محل نشانه گر در صفحه را مشخص کند
gallmite U نوعی کرم چهار پای کوچک
chine chilla U نوعی جانورجونده کوچک شبیه سنجاب
air impingment starter U نوعی استارتر در موتورهای توربینی کوچک
dachshund U نوعی سگ کوچک با پاهایی کوتاه و بدنی دراز.
dachshunds U نوعی سگ کوچک با پاهایی کوتاه و بدنی دراز.
jet star U نوعی هواپیمای کوچک حمل ونقل چهار موتوره جت
bow compass U نوعی پرگار که برای رسم دایرههای کوچک بکار میرود
muffins U نوعی شیرینی یاکلوچه که گرماگرم باکره میخورند بشقاب سفالی کوچک
muffin U نوعی شیرینی یاکلوچه که گرماگرم باکره میخورند بشقاب سفالی کوچک
Dizlyk U [نوعی قالیچه تزئینی کوچک که برای تزئین به زانوی شتر می بندند.]
integrated U نوعی طراحی مدار که قادر به تولید قط عات با توان پایین و کوچک است
pilloried U نوعی الت شکنجه قدیمی که سر ودست مجرم رااز سوراخ کوچک تخته سنگی گذارنده وفشار میدادند
pillorying U نوعی الت شکنجه قدیمی که سر ودست مجرم رااز سوراخ کوچک تخته سنگی گذارنده وفشار میدادند
pillories U نوعی الت شکنجه قدیمی که سر ودست مجرم رااز سوراخ کوچک تخته سنگی گذارنده وفشار میدادند
pillory U نوعی الت شکنجه قدیمی که سر ودست مجرم رااز سوراخ کوچک تخته سنگی گذارنده وفشار میدادند
manual U دستور رزمی دستی سیستم دستی
thermal U نوعی چاپگر که حروف روی کاغذ حرارتی با نوک چاپ قرار می گیرند و یک ماتریس از عناصر حرارتی کوچک ایجاد می کنند
craft revolving fund U حساب اعتبار مربوط به امادهنرهای دستی اعتبار خریدوسایل صنایع دستی
little john U موشک هانست جان کوچک نوعی موشک زمین به زمین توپخانه
craft reimbursable supply U اماد قابل جایگزین مربوط به هنرهای دستی اماد مصرف شدنی هنرهای دستی
planter U کف پایی
planters U کف پایی
plantar U کف پایی
criss-cross U پایی
criss-crossing U پایی
criss-crossed U پایی
criss-crosses U پایی
fire bee U نوعی هدف کش کنترل شونده از روی زمین نوعی هواپیمای بی خلبان توربوجتی
pedaling U پدال پایی
foot control کنترل پایی
elephantiasis U پیل پایی
foothold U زیر پایی
footy U پادار پایی
footrest U زیر پایی
pedalling U پدال پایی
foot starter U استارتر پایی
foot pedal U پدال پایی
pedalled U پدال پایی
foot operated starting switch استارتر پایی
foot brake U ترمز پایی
velocipede U دوچرخه پایی
pedaled U پدال پایی
pedal U پدال پایی
espadrille U کفش دم پایی
pedals U پدال پایی
pantof U کفش دم پایی
shoepack U کفش دم پایی
push bike U دوچرخه پایی
footholds U زیر پایی
territoriality U بوم پایی
bicycle U دوچرخه پایی
bicycles U دوچرخه پایی
shoepac U کفش دم پایی
push bikes U دوچرخه پایی
pumiceous U سنگ پایی
pantof U کفش سر پایی
pedicab U سه چرخه پایی
polypody U هزار پایی
panton U کفش دم پایی
papoosh U کفش سر پایی
ambulatory psychotherapy U روان درمانی سر پایی
kick starter U راه انداز پایی
foot starter U راه انداز پایی
an odd slipper U یک لنگه کفش سر پایی
pumicestone slag U سرباره سنگ پایی
defendance need U نیاز خویشتن پایی
treadle press U ماشین چاپ پایی
lubberliness U بی دست و پایی ناازمودگی
coefficient of rigidity U ضریب سخت پایی
modulus of rigidity U ضریب سخت پایی
tarsal U مچ پایی استخوان قوزک پا
lubberly U از روی کودنی یابیدست و پایی
maladroitness U ناشی گری بیدست و پایی
takeoff leg U پایی که فشار برروی ان است
subbass U کلیدرکاب پایی ارگ وپیانو
foot operated starting switch U کلید راه انداز پایی
to muff a catch U از بی دست و پایی توپ رانگرفتن
to muff a ball U از بی دست و پایی توپ رانگرفتن
bittersweet U نوعی تاجریزی نوعی سیب تلخ
foot pedal switch سوئیچی که با پدال پایی بکار میافتد.
pivot foot U پایی که درهنگام حرکت بایدروی زمین بماند
petty cash صندوق ویژه وجوه کوچک حساب هزینه های کوچک
gemmule U یاخته کوچک که ازان جانورتازه پدیدمیاید غنچه کوچک
widget U آلت کوچک [ابزار ] [اسباب مکانیکی کوچک]
asses' ears U نوعی گوشه [نوعی شاخه]
leads U پایی که در پرش از روی مانع زودتر از پای دیگر بلند میشود
lead U پایی که در پرش از روی مانع زودتر از پای دیگر بلند میشود
jigger U بادبان کوچک یکجور کرجی کوچک
increments U فواصل کوچک کیسههای کوچک خرج
pig board U تخته کوچک برای موجهای کوچک
increment U فواصل کوچک کیسههای کوچک خرج
knobble U برامدگی کوچک گره کوچک
pannikin U لیوان کوچک پیمانه کوچک
hand made U دستی
bellows U دم دستی
handmade U دستی
left handedness U چپ دستی
ready use U دم دستی
single-handed U یک دستی
levorotation U چپ دستی
palmar U کف دستی
three handed U سه دستی
handy U دستی
portable U دستی
handier U دستی
hand held U دستی
handiest U دستی
manual U دستی
mill file U سوهان دستی
manual skills U مهارتهای دستی
manual ringing U زنگ دستی
manually U بصورت دستی
manual pinion shift U استارت دستی
dug well U چاه دستی
side board U میز دم دستی
nimble fingers U چابک دستی
manual operation U عمل دستی
nattiness U زبر دستی
manula shifting U اتصال دستی
right handedness U راست دستی
paving beetle U تخماق دستی
quern U اسیاب دستی
smacks U کف دستی زدن
manual operation U عملیات دستی
manual controller U نافم دستی
portable instrument U سنجه دستی
manual skill U مهارت دستی
manual cutout U افتامات دستی
manual labour U امضای دستی
smack U کف دستی زدن
manual exchange U مرکز دستی
manual control U کنترل دستی
manual adjustment U تنطیم دستی
smacked U کف دستی زدن
portable weir U سرریز دستی
post hole auger U مته دستی
light fingers U چابک دستی
line hand U دستی که نخ را می کشد
long bow U کمان دستی
manual override U القای دستی
portable receiver U رادیوی دستی
made ground U خاک دستی
manual input U ورودی دستی
caning U چوب دستی
alggardness U کند دستی
adeptly U زبر دستی
concertinas U ارغنون دستی
concertinaing U ارغنون دستی
sideboard U میز دم دستی
sideboards U میز دم دستی
concertinaed U ارغنون دستی
concertina U ارغنون دستی
guns U تلمبه دستی
attache case U کیف دستی
bitstock U مته دستی
bull horn U بلندگوی دستی
dump barrow U حرخ دستی
string hand U دستی که زه را می کشد
drawing hand U دستی که زه را می کشد
door bundle U بارهای دستی
desk checking U بررسی دستی
crank handle U اهرم دستی
cold link U پیوند دستی
close fistedness U خشک دستی
carpenter's clamp U پیچ دستی
gun U تلمبه دستی
handbook U کتاب دستی
handbooks U کتاب دستی
handicraft U صنعت دستی
handicraft U کار دستی
handicraft U هنر دستی
bungled U خام دستی
bungle U خام دستی
handcarts U چرخ دستی
handcarts U ارابه دستی
Recent search history Forum search
1olivine
1Vintage style
2لب آب
2لب آب
1فیلم اموزش صنایع دستی
1روی پوسته تخم مرغ قدم برداشتن چه اصطلاحی در زبان انگلیسی دارد؟
1coffee table conversation piece
1رزیتا
2transmembrane
1دلخوشیهای کوچک را در بدترین شرایط زندگی فراموش نمیکنم
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com